استنباط و تجزیه و تحلیل این مسئله قطعاً بسیار دشوار خواهد بود زیرا بستگی به بسیاری از متغیرها دارد. در مدت کوتاه، پیروزی بایدن در انتخابات، یک اقتصاد روانی مثبت در بازار ایران ایجاد خواهد کرد و امید را در بسیاری از کسب و کارها تازه خواهد کرد. به همین دلیل، ممکن است انتخاب بایدن را با برجام 2016 مقایسه کرد. زمانی که تعداد زیادی از شرکتهای بینالمللی به ایران آمدند و هتلهای تهران با مشکل کمبود ظرفیت روبرو شدند. صادرات نفت ایران به طور ناگهانی به طور قابل توجهی افزایش یافت و جوی آتشین جای خود را به یک جوی امیدبخش در کشور داد. امید بهبود وضعیت گاهی اوقات به تنهایی یک دستاورد بزرگ است. بدون شک، مهمترین نتیجه انتخاب بایدن در مدت کوتاه این “امید بهبود” برای کسب و کارها، واحدهای تولیدی و عموم مردم است؛ این قابل لمس و مثبت است. این امید و جو مثبت میتواند ریال را نسبت به دلار آمریکا تقویت کرده، قیمت طلا را کاهش دهد و بخش قابل توجهی از بازار سرمایه را در مدت کوتاه تقویت کند. در مرحله دوم، بسیاری از شرکتهای بینالمللی قصد ورود به بازار ایران را خواهند داشت. آنها میدانند که هنوز برای ورود به بازار ایران مسیر طولانیای را پیش رو دارند، اما نمیتوانند خود را برای گزینههای ممکن آماده کنند. بنابراین، آنها ترجیح میدهند گزینه ورود ممکن به بازار ایران را به عنوان یک گزینه جدی پیگیری کنند. این نتایج مثبت همچنین در شاخصهای ماکرواقتصادی مانند کاهش تورم، افزایش درآمدهای دولتی، کاهش نگرانیهای دولت درباره عجز بودجه و بهبود رکود در کشور نیز به تجلی خواهد رسید. اما هیچ گونه تضمینی وجود ندارد که این شرایط در مدت طولانی ادامه داشته باشد. بسیار دشوار است که درباره نتایج بلندمدت نظر داد. ممکن است گفته شود که اگر توافقی باید انجام شود؛ احتمالاً بیشتر با بایدن توافق خواهد شد تا ترامپ.احتمالاً آبیها گزینه بهتری نسبت به قرمزها هستند، و حداقل میتوانیم امیدوار باشیم که در دو سال آینده کاهش تنشها رخ دهد، و این کاهش میتواند یک دستاورد مهم باشد.